مرگـ هـ ر ب ب ب بـار

ساخت وبلاگ
مى خواهم گاهى بونه گير باشم تا تو مرا محكمتر در آغوشت بفشارى. مى خواهم گاهى گريه كنم تا تو اشك هايم را پاك كنى. مى خواهم گاهى هم قهر كنم تا تو ساعت ها نازم را بكشى. ولى من  تا بونه ميگيرم مى گويى كار هميشگي ات است تا گريه ميكنم ميگويى دنبال بهانه هستى  تا قهر ميكنم بعد از اندكى پرسش مى گويى به درك  مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

اشك ريختم.... گريه كردم .... هق هق كردم .... راستش را بخواهى ، درد له شدن انگشتانم ميان در ، بهانه بود  با درد كشيدنم ، نبودنت باز هم برايم تداعى شد .... خنده هايت ، صدايت ، دست هايت .... نوازش هاى روزانه ات ... اشك ريختم .... براى ديگر نبودنت لعنتى ... گريه كردم.... براى ديگر نبوئيدنت ، نشنيدن صداى مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 67 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

راستش انقدر الان بی جون و رمق هستم که حوصله ی کوبیده شدن انگشتانم روی کیبورد رو ندارم . ولی خوب گفتم بنویسم نوشته هایی رو برای خدا کمی باهاش حرف بزنمن همون حرف های تکراری که بهت هر چند وقت یکبار میزنم ، اصلا شاید طفره رفتن برای نوشتن اینه که انقدر حرف های من شرمساری داره و پر از گناه ه که پیش خودم م مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

یعنی چی ؟تا حالا به عمقش فکر کردی.....چند واژه ی کوتاه ولی پر محواست.....تو یک بار حس خوبی داری قدرش را بدان بعد ها میمیرد ....فروغ هم فهمیده بود ، او هم مرگ پرنده را دیده بود .... وقتی به اوج برسی با مرغ عشقت ، در "اوج"ی ، اوج با او بودن نیست ، اوج احساست ، اوج چیزی که تا به حال نداشه ای....اصلا بی مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

هیچ چیز مانند نوشتن من را آرام نخواهد کرد ...واژ هائی که بعد کوبش دکمه های کیبورد بر صفحات مانیتورم جاری می شود کوله باری را از من فارغ می کند....چه کسی گفته خاطرات کودکی شیرین است ؟ راستی من شنیده ام که در خاطرات کودکی دیگران مادر بزرگ ها قصه میگویند در جیب هایشان آجیل دارند ، پدر بزرگ ها هم که کول مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 61 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

مشکل از من است
من اگر انسان درستی بودم الان همه خوب بودن و همه چیز سر جایش بود
چرا الکی رفتار های نا مناسب .... توجیه عقده هایت میکنی؟
تو یک انسان بددهن ، بی عفت، چهره پلید، بی اعصاب ، خودخواه، عوضی هستی

پس از کسی توقع نداشته باش

ساراه |15:11 |دوشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۵


مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

یلدا شب 95 تا به یاد دارم من مینالیدم تا به یاد دارم همیشه چیزی را داشتم که از آن گلگی کنم عاشق که نبودم از نبود یاز می رنجیدم و تنهائیعاشق که شدم از سوختن عشق مینالمبی حس که بودم از بی حسی مینالیدمکلا من همیشه بهانه ای دارم برای در خود فرو رفتن همیشه این در خود فرو رفتن های بی موردم را ریشه یابی می مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56

هنوز هم مثل قبل تا تنها می شوم دیگر کسی را ندارم یا حرف هایم را به هیچکس نمیزنم درب این اتاقک خموش را باز میکنم و شروع میکنم

راست میگفت:
مرگـــ یک بار
                شیون یکبار

او یک بار
            مرگـ هـ ر ب ب ب بـار

فعلا داغم هیچ نمی فهم فقط سرگیجه ناشی از آخرین نخ سیگار را دارم
راستی میخواهم این پاکت سیگار را که 7 نخ بیشتر ندارد تا ابد و دهر نگهدارم

مرگـ هـ ر ب ب ب بـار...
ما را در سایت مرگـ هـ ر ب ب ب بـار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cut-cry بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 15:56